متن کامل خبر


 
عقلانیت غربی و مؤلفه های آن؛ حاکمیت و سیطره کمیت گرایی

خلاصه خبر: حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر علی فلاح‌رفیع مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه طی سخنانی در جلسه شورای دانشگاه و در ادامه بحث پیرامون «عقلانیت غربی» به تبیین سومین مولفه «عقلانیت غربی» یعنی کمیت‌گرایی پرداختند

حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر علی فلاح‌رفیع مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه طی سخنانی در جلسه شورای دانشگاه و در ادامه بحث پیرامون «عقلانیت غربی» به تبیین سومین مولفه «عقلانیت غربی» یعنی کمیت‌گرایی پرداختند و گفتند: ابتدا باید ببینیم کمیت گرایی یعنی چه؟ کمیت‌گرایی به معنای عام همان مقدار و تعداد است که ما در فارسی اینها را بیشتر به کار میبریم. کمیت (quantity) در مقابل کیفیت(quality). اما به معنای اخص کلمه که مورد نظر ما نیز هست کمیت گرایی یعنی حرف اول و آخر را در تغییرات و تحولات عالم طبیعت صرفا عوامل و علل طبیعی و انباشت و تراکم این دست عوامل می‌زند، اینکه ما در محاسبات خود غیر از ماده را نشناسیم.

ایشان در ادامه افزودند: البته باید توجه کرد که کمیت گرائی غیر از ماتریالیسم یا اصالت ماده است؛ ماده گرایی یعنی غیر از ماده نیست و ما اساسا غیر از ماده را قبول و باور نداریم. در حالی که کمیت گرایی یعنی ما غیر از ماده را در تبیین امور نمی¬شناسیم و یا نمی¬توانیم بشناسیم نه اینکه باور نداریم و یا نیست؛ هست و ما نمی¬شناسیم. هرچند این‌گونه رویکرد در عمل منجر به ماتریالیسم و الحاد می¬شود یعنی ما با الحاد عملی مواجه هستیم و نه لزوما الحاد نظری. نتیجه اینگونه نگرش اولا تبیین امور عالم بر مبنایی صرفا آماری از داده¬های حسی و ترکیب عناصر است ثانیا چشم پوشی از هر گونه دخالت امور ماورائی و غیر عناصر جسمانی است. در واقع کمیت‌گرایی یک جنبه اثباتی دارد و یک جنبه نفی؛ اثبات امر مادی و تحولات آن و نفی ماسوای آن که هر گونه امر غیر مادی است.

استاد فلسفه دانشگاه تربیت‌مدرس ادامه دادند: در واقع جنبه نفی است که ماهیت کمیت‌گرایی را شکل می‌دهد که reduction یا تقلیل‌گرایی است و نه جنبه اثباتی آن که در جای خود بدان خواهیم پرداخت و منافاتی نیز با دین ندارد. کمیت گرایی به این مفهوم یعنی شما همه امور عالم را با تحول و reduction و تقلیل عالم جسم و جسمیات بخواهید توضیح بدهید و امور فوق جسمانی اصلا مورد نظر شما نباشد. حالا معتقد باشید یا اساسا معتقد نباشید فرقی نمی¬کند. ممکن است به امور ماوراء الطبیعه سرسختانه هم معتقد باشید اما در توضیح و تبیین عالم و امور همه را به تحولات و تغییرات و انفعالات جسمانی و میزان تأثیر و تأثّر آنها مرتبط می¬کنید.

دکتر فلاح‌رفیع در بخش دیگری از گفتار خود با اشاره به سخنان رنه‌گنون فیلسوف سنت‌گرائی فرانسوی مثال‌هایی در این زمینه از فیزیکدان‌ها بیان کردند و افزودند: در علم امروزه گفته می شود ما با چیزهایی سر و کار داریم که می¬توانیم آنها را به محاسبه در آوریم و اندازه¬گیری کنیم، متر کنیم و زیر دستگاه¬های محاسباتی خود ببینیم و مشاهده کنیم. این امور معنوی و کیفی که شما می¬گویید اصلا برای ما قابل تجربه حسی نیست. لذا در علم از آنها حرفی نمی¬زنیم. خوب این حرف ممکن است ظاهرش خوب باشد، اما در واقع این مشکل را دارد که در عمل با الحاد و رد و عدم قبول امور ماوراء طبیعی هیچ فرقی ندارد. ثانیا و مهم¬تر اینکه به تدریج ممکن است اموری که جنبه غیر مادی دارند به فراموشی سپرده شودند و اصلا مورد توجه قرار نگیرند، حال آن که از ابتدا قرار بر این نبوده است.

حجت‌الاسلام فلاح رفیع در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان ساختند: برای مثال در علم روان شناسی سخن از شادی و غم و نیز افسردگی و نشاط مطرح می شود در همین مثال غم و شادی ممکن است از عوامل مادی نظیر وجود مواد غذایی یا دارویی در بدن به عنوان محرکی برای در صد خاصی از ترشح غدد مغزی نام برده شود که موجبات غم یا شادی انسان را فراهم می‌آورد که البته قابل انکار نیست، لیکن در کنار این عوامل اموری وجود دارند که چه بسا خیلی مهم‌تر و اساسی‌تر باشند اما چون قابل اندازه‌گیری نیستند نادیده انگاشته می‌شوند؛ به قول مولانا که می¬گوید شما گاهی می‌بینید شاد هستید ولی نمی‌دانید شادی شما از کجا سرچشمه می‌گیرد و یا بالعکس غمناکید و نمی‌توانید عامل آن را شناسایی کنید در حالی که علت آن این است که شما فردی را شاد کرده‌اید و یا بالعکس کسی را غمناک نموده‌اید و اکنون اثر آن شادی و غم در شما ایجاد شده است. این از آن دست امور غیرمادی است که اثر آنها کمتر از آثار مادی نمی‌باشد ولی در عقلانیت کمیت‌گرایی این دست امور اساسا مورد توجه قرار نمی‌گیرد و عقل محکوم خود را هم به آن سمت‌وسو هدایت نمی‌کند . این کمیت گرایی در هرحال امروزه جزء عقلانیت جهان معاصر است.

کانال نهاد رهبری دانشگاه

کانال دکتر فلاح رفیع


4 دی 1396 / تعداد نمایش : 1581