متن کامل خبر


 
لایه‌های زیرین فکری فرهنگ غرب را نادیده بگیریم در دام ترفندهای استکبار خواهیم افتاد

خلاصه خبر: سخن بر سر تفکر و اندیشه حاکم بر فرهنگ غربی است. اتفاقا چون آن تفکر حاکم است منافع ملی خود را بر منافع ملی همه ملتهای دنیای شرق مقدم می داند. چون انسان را فقط انسان غربی می پندارد و بالتبع منافع را فقط منافع انسان غربی می بیند.

به گزارش خبرنگار تشکل‌های دانشجویی خبرگزاری فارس، حجت الاسلام فلاح رفیع مسئول نهاد رهبری در دانشگاه تربیت مدرس ضمن گرامیداشت روز 13 آبان و روز مبارزه با استکبار جهانی گفت: در این روز حوادث تلخ و شیرین بسیاری برای ملت ما پیش آمد. حادثه تلخی چون کشتار دانش آموزان معصوم بدست رژیم دست نشانده آمریکا در سال 1357 و حادثه شیرینی چون تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام در سال 1358 که به تعبیر حضرت امام ، انقلاب دوم بود.

وی افزود: همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند آمریکا از زمان علنی شدن دشمنی خودش با ایران یعنی کودتای 28 مرداد سال 32 تاکنون هیچ تغییری از نظر دشمنی با ملت ما نکرده است، آمریکا از این نظر همان امریکاست. هر چند از نظر قدرت نه تنها قدرتمند نشده بلکه ضعیف تر نیز شده است، امّا با دشمنی وحشیانه تر و وقیحانه تر. البته آمریکا قبل از این زمان نیز دشمنی خودش را با ملت ایران آغاز کرده بود. پس از شهریور 1320 با جایگزینی آمریکا به جای استعمار کهنه انگلیس، نفوذ استعمارگرانه آمریکا در ایران آغاز شد.

وی ادامه داد: رفتار آمریکا با ایران را باید بخشی از تفکر حاکم بر جهان غرب دانست. ما با دشمنان قسم خورده‌ خود مثل امریکا و نیز رژیم های نا مشروع و غیرقانونی مثل اسرائیل نمی توانیم ارتباط داشته باشیم؛ زیرا ارتباط با این گونه کشور ها اساساً نه مشروع است و نه حتی معقول. جمهوری اسلامی سوای این دو کشور از اول انقلاب تاکنون با هیچ کشوری قطع ارتباط نکرده و یا دست‌کم پیشگام در قطع ارتباط نبوده است. بنابراین مطرح کردن این مساله که عده‌ای در کشور خواهان تقابل با دنیا هستند قابل قبول نیست و بیشتر به فرافکنی نسبت به تعاملات بی نتیجه‌ای و بی فرجامی چون برجام است.

وی اضافه کرد: صرف نظر از این دست سخنان، تقابل امریکا با ملت ایران را اولاً نباید منحصر در صرف منافع ملی دانست و ثانیا منحصر در تقابل با ایران نیست و ثالثا حتی منحصر در تقابل امریکا با ایران هم نیست.

فلاح رفیع خاطرنشان کرد: این سه را باید دقیقا مورد توجه قرار داد و از هم تفکیک کرد.اولاً این تقابل ریشه در روح حاکم بر فکر و فرهنگ غربی دارد. غرب نسبت به شرق نگاه از بالا به پائین داشته و این تفکر غربی از ریشه تاریخی دست کم 300 ساله برخوردار است. کل آنچه ما به عنوان غرب می شناسیم، یعنی اکثر کشورهای اروپائی و نه فقط امریکا اینگونه به شرق و نه فقط به ایران نگاه می کنند.

مسئول نهاد رهبری دانشگاه تربیت مدرس گفت: پس اولاً سخن صرفاً بر سر منافع ملی امریکا نیست. سخن بر سر تفکر و اندیشه حاکم بر فرهنگ غربی است. اتفاقا چون آن تفکر حاکم است منافع ملی خود را بر منافع ملی همه ملتهای دنیای شرق مقدم می داند. چون انسان را فقط انسان غربی می پندارد و بالتبع منافع را فقط منافع انسان غربی می بیند. نفت عراق و سوریه و دیگر کشور ها باید توسط امریکا غارت شود و اگر چیزی ماند و آنها نتوانستند غارت کنند خود این ملت ها هم مصرف کردند عیبی ندارد. این کمال وقاحت و پرروئی ناشی از خود برتربینی حاکم بر فرهنگ غرب است.

وی اضافه کرد: ثانیاً این فقط امریکا نیست، همه کشورهائی که این تفکر در آنها حاکم است اینگونه عمل می کنند. اکثر کشور های اروپائی سابقه این تفکر را در فرهنگ خود دارند.این جزو فکر و فرهنگ غرب جدید است.ثالثاً این گونه مواجهه منحصر به ایران و عراق و سوریه و عربستان نیست. دنیای غرب به کل جهان شرق به چشم یک طعمه نگاه می کند، طعمه ای که حق انسان از ما بهتر است که مورد بهره برداری قرار دهد و آن انسان از ما بهتر، انسان غربی است و نه غیر آن.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: غرب را باید در این لایه های زیرین دید و شناخت. در غیر این صورت دیر یا زود دوباره، بلکه چندباره فریب خواهیم خورد و به دام او خواهیم افتاد. با مختصر لبخندی که می زنند گمان می کنیم که عوض شده اند، در حالی که اینگونه نیست.

مسئول نهاد رهبری در دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: غرب جدید با این تفکر ابژه و سوژه ای حاکم بر آن همواره شرق را ابژه خود دیده است و خود را سوژه ؛ سوژه ای که او باید معین کند ابژه کیست، چیست و چه باید باشد.

استاد فلسفه دانشگاه تربیت مدرس افزود: البته غرب می تواند از این تفکر خلاصی پیدا کند ، اما نه به این زودی ها. همانگونه که دست کم دویست سال طول کشید تا با کار فکری-فرهنگی و فلسفی این تفکر در فرهنگ غرب حاکم شد به همان گونه باید دست کم دویست سال صبر کرد، آنهم با کار و تلاش جانانه در ساحت فکر و فرهنگ و تفکر فلسفی تا این روح حاکم از سر فرهنگ نوع انسان غربی خارج شود. واقعیت اینست که با عنایت به حاکمیت رسانه ای و نیز عمق فکری حاکم بر غرب این تحول فکری در غرب چیزی قریب به محال است. دست کم به این زودی ها نباید انتظار داشت، مگر امر خارق العاده ای رخ دهد.

وی خاطرنشان کرد: البته و صد البته بدون تلاش فکری و فلسفی و فرهنگ طاقت فرسا و در عین حال بدون امید به عنایات الهی این کار انجام نمی پذیرد و این چرخش فکری به این زودی ها حاصل نمی شود. اما همه اینها به این معنا نیست که ما باید ارتباط خود را با دنیای غرب قطع کنیم،ما همواره باید تعامل با همه دنیا حتی دنیای غرب داشته باشیم، حتی با همین تفکر حاکم بر غرب. چنانچه تاکنون نیز داشته ایم.

وی افزود: همه سخن در اینجاست که اگر شناخت عمیق نباشد در تعاملات به دام نیرنگ ها و ترفندهای پیدا و پنهان غرب خواهیم افتاد، همانگونه که سابقه تاریخی ما دست کم در 150 ساله اخیر این حقیقت را ثابت کرده است.


13 آبان 1398 / تعداد نمایش : 702