[ Print ]  [ Close ]

http://math.modares.ac.ir/index.jsp?siteid=11&pageid=28293&newsview=21862   , 1403/02/31


جلسه دفاع رساله: سونیا مهری، گروه آبخیزداری

ارائه کننده: سونیا مهری
استاد راهنما: دکتر حمیدرضا مرادی رکابدارکلائی
استاد مشاور اول: دکتر رئوف مصطفی ­زاده
استاد ناظر داخلی: دکتر وحید موسوی، دکتر عبدالواحد خالدی درویشان
استاد ناظر خارج از دانشگاه: دکتر کاکا شاهدی، دکتر محمدتقی دستورانی
نماینده تحصیلات تکمیلی: دکتر مهدی وفاخواه 
تاریخ: 1402/10/05
ساعت: 12:30
مکان: سالن اصلی کاخ

 

چکیده:

تکه‌تکه‌شدگی سیمای سرزمین به‌عنوان یکی از مهم‌ترین چالش‌های اکولوژی و از عوامل موثر در کاهش تنوع بیولوژیکی شناخته شده است. شناخت فرآیندهای تغییر سیمای سرزمین، فهم الگوهای پویای ساختار، عملکردها و شکل‌های زمین نیازمند مدیریت صحیح بوم‌سازگان است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سنجه‌ها و فرآیندهای تغییر سیمای سرزمین با مؤلفه‌های جریان طی یک دوره 29 ساله (1989-2018) در آبخیز سد قشلاق سنندج انجام شده است. بدین منظور، ابتدا شبیه‌سازی در پایه زمانی ماهانه با استفاده از بسته نرم‌افزاری SWATCUP و الگوریتم SUFI2 انجام گرفت و نتایج مدل با استفاده از ضریب تعیین R2 و NS ارزیابی شد. به‌منظور ارزیابی تغییرات کاربری اراضی دو سناریوی مدیریتی احیا و تخریب تدوین شد و نتایج مدل با اعمال سناریوهای مذکور ارزیابی و مقایسه شدند. در ادامه، سنجه‌ها و فرآیندهای تغییر سیمای سرزمین در مقیاس‌های مختلف مکانی استخراج و تغییرات آن‌ها طی دوره مورد مطالعه تحلیل گردید. در نهایت، ارتباط سنجه‌ها و فرآیندهای تغییر سیمای سرزمین با مؤلفه‌های جریان در حوضه چهل‌گزی مورد تحلیل قرار گرفت. مقادیر ضریب تعیین R2 و NS در دوره واسنجی برابر 65/0 و 62/0 و در دوره اعتبارسنجی 68/0 و 61/0 محاسبه شدند، که نشان‌دهنده‌ بالا بودن عملکرد مدل در منطقه‌ی مطالعاتی برای شبیه‌سازی رواناب است. کاهش اراضی مرتعی، توسعه اراضی کشاورزی، و مناطق مسکونی_صنعتی با مساحت به‌ترتیب با 79/92-، 96/85 و 81/22 کیلومتر مربع بیشینه میزان تغییرات کاربری اراضی را در آبخیز چهل‌گزی به‌ خود اختصاص دادند. افزایش و کاهش تعداد لکه‌ها به‎ترتیب در کاربری‌های انسان‌ساخت و طبیعی بیان‌گر روند تخریب سیمای سرزمین طی دوره پژوهش است. نتایج محاسبه سنجه‌ها در سطح طبقه و سیمای سرزمین نشان داد که به‌طور کلی، سیمای سرزمین تکه‌تکه‌تر شده و از نظر شکلی پیچیده‌تر، نامنظم‌تر شده است. هم‌چنین، از نظر یکپارچگی عناصر ساختاری ناپیوسته و از نظر نوع کاربری موجود در واحد سطح متنوع‌تر شده است. براساس یافته‌های پژوهش، نوع فرآیندهای تغییر در سال‌های مطالعاتی مختلف متفاوت است، به‌صورتی که فرآیند‌های تنزل در جنگل و مرتع و ایجاد و تجمع در کشاورزی و منطقه مسکونی طی دوره 29 ساله پژوهش در آبخیز چهل‌گزی به وقوع پیوسته است. نتایج تحلیل اثر تغییر کاربری اراضی بر مؤلفه‌های جریان مشخص نمود که سناریو دوم (افزایش اراضی مرتعی) باعث کاهش مقادیر رواناب از طریق افزایش نفوذپذیری، افزایش جریان زیرسطحی و عمقی می‌شود. علاوه براین، با اعمال سناریو اول (افزیش اراضی کشاورزی) مقدار رواناب افزایش یافته و مقادیر نفوذپذیری و جریان زیرقشری و مؤلفه جریان زیرزمینی کاهش چشم‌گیری پیدا می‌کند. تحلیل ارتباط مؤلفه‌های جریان با سنجه‌های سیمای سرزمین نیز نشان داد که عامل مساحت دارای ارتباط معنی‌دار با جریان سطحی در آبخیز چهل‌گزی دارد. نتایج مدل‌سازی روابط رگرسیونی حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنی‌دار میان سنجه‌های درصد پوشش سیمای سرزمین در اراضی کشاورزی (PLAND_AGRI)، اندازه شبکه تاثیرگذار (MESH_AGRI) و مساحت کاربری کشاورزی ((CA_AGRI با مؤلفه‌های جریان سطحی بوده است. هم‌چنین رابطه بین مؤلفه‌های جریان زیرقشری و زیرزمینی با سنجه‌های درصد پوشش سیمای سرزمین در اراضی مرتعی (PLAND_RANGE)، (PLAND_RANGEM) و تراکم لکه‌های مرتعی (PD_ RANGE) معنی‌دار و مستقیم ارزیابی شد.

 

 


14:39 - دوشنبه 4 دی 1402    /    شماره خبر : 21862    /    تعداد نمايش خبر : 65